یا اباصالح
کوچه های تاریک از نگاه ماه عبور می کند و آب برای شستن گناه ما غسل می گیرد زمین زیر پای غفلت قدم می زند . و کوچه در انتها گم می شود . تو را در این وحشت می خوانم ولی از اینکه برای آمدنت آماده نیستم شرمگینم نمی توانم تو را نخوانم هر چند بوی بد گناه کوچه را الوده است نمی توانم بگویم نیا تو آمده ای صدای پایت را می شنوم فقط می توانم خود را برای دیدارت محیا کنم . پس بیا گل نرگس بیا
منتظران راستین در فساد محیط حل نمیشوند اثر مهم دیگری که انتظار مهدی(ع) دارد حل نشدن در مفاسد محیط و عدم تسلیم در برابر آلودگیها است . توضیح این که هنگامی که فساد فراگیر میشود و اکثریت یا جمع کثیری رابه آلودگی میکشاند گاهی افراد پاک در یک بن بست سخت روانی قرار میگیرند، بن بستی که از یأس اصلاحات سرچشمه میگیرد . گاهی آنها فکر میکنند که کار از کار گذشته و دیگر امیدی به اصلاح نیست و تلاش و کوشش برای پاک نگاهداشتن خویش بیهوده است این نومیدی و یاس ممکن است آنها را تدریجا به سوی فساد و همرنگی با محیط بکشاند و نتوانند خود را به صورت یک اقلیت صالح در برابر اکثریت ناسالم حفظ کنند و همرنگ جماعت نشدن را موجب رسوایی بدانند . تنها چیزی که میتواند در آنها امید بدمد و به مقاومت و خویشتن داری دعوت کند و نگذارد در محیط فاسد حل شوند امید به اصلاح نهایی است تنها در این صورت است که آنها دست از تلاش و کوشش برای حفظ پاکی و اصلاح دیگران بر نخواهند داشت . و اگر میبینیم در دستورات اسلامی یأس از آمرزش یکی از برزگترین گناهان شمرده شده است و ممکن است افراد ناوارد تعجب کنند که چرا یأس از رحمت خدا اینقدر مهم تلقی شده است حتی مهمتر از بسیاری از گناهان، فلسفهاش در حقیقت همین است که گناهگار مأیوس از رحمت هیچ دلیلی ندارد که به فکر جبران بیفتد و یا لااقل دست از ادامه گناه بردارد و منطق او این است اکنون که آب از سر من گذشته است چه یک قامت چه صد قامت، من که رسوای جهانم غم دنیا هیچ است. بالاتر از سیاهی رنگ دیگر نیست، آخرش جهنم است من که هم اکنون آنرا برای خود خریدهام از چه میترسم و مانند این منطقها ... اما هنگامی که روزنه امید برای او گشوده شود، امید به عفو پروردگار، امید به تغییر وضع موجود نقطه عطفی در زندگی او خواهدشد و او را به توقف کردن در مسیر گناه و بازگشت به سوی پاکی و اصلاح دعوت میکند . به همین دلیل امید را میتوان همواره به عنوان یک عامل موثر تربیتی در مورد افراد فاسد شناخت همچنین افراد صالحی که در محیطهای فاسد گرفتارند بدون امید نمیتوانند خویشتن را حفظ کنند . نتیجه این که انتظار ظهور مصلحی که هر قدر دنیا فاسدتر میشود امید ظهورش بیشتر میگردد اثر فزاینده روانی در معتقدان دارد و آنهارا در برابر امواج نیرومند فساد بیمه میکند آنهانه تنها با گسترش دامنه فساد محیط مأیوس نمیشوند بلکه به مقتضای «وعده وصل چون شود نزدیک - آتش عشق تیزتر گردد» وصول به هدف را در برابر خویش میبینند و کوششان برای مبارزه با فساد و یا حفظ خویشتن با شوق و عشق زیادتری تعقیب میگردد . از مجموع بحثها چنین نتیجه میگیریم که اثر تخدیری انتظار تنها در صورتی است که مفهوم آن مسخ یا تحریف شود همانگونه که جمعی از مخالفان تحریفش کردهاند و جحمعی از موافقان مسخش - اما اگر به مفهوم واقعی در جامعه و فرد پیاده شود یک عامل مهم تربیت و خود سازی و تحرک و امید خواهد بود. از جمله مدارک روشنی که این موضوع را تایید میکند این است که در ذیل آیه وعدالله الذین آمنوا منکم وعملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض.«خداوند به آنها که ایمان دارند و عمل صالح انجام میدهند وعده داده است که حکومت روی زمین را در اختیارشان بگذارد» از پیشوایان بزرگ اسلام نقل شده است که منظوراز این آیه «هو القائم و اصحابه»: مهدی و یاران او هستند». ( بهارالانوار ج1 ص14قدیم) و در حدیث دیگری میخوانیم (نزلت فی المهدی):این آیه درباره مهدی (ع) نازل شده است». در این آیه مهدی (ع) و یارانش به عنوان (الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات) «آنها که ایمان و عمل صالحی دارند» معرفی شدهاند بنابراین تحقق این انقلاب جهانی بدون ایمان مستحکم که هر گونه ضعف وزبونی و ناتوانی را دور سازد و بدون اعمال صالحی که راه را برای اصلاح جهان بگشاید اماکنپذیر نیست و آنها که در انتظار چنین برنامهای هستند هم باید سطح آگاهی و ایمان خود را بالا ببرند و هم در اصلاح اعمال خویش بکوشند. تنها چنین کسانی هستند که میتوانند نوید شرکت در حکومت او بخود دهند، نه آنها که باظلم و ستم همکاری دارند و نه آنها که از ایمان و عمل صالح بیگانهاند. نه افراد ترسو وزبونی که بر اثر ضعف ایمان از همه چیز حتی از سایه خود میترسند. ونه افراد سست و بی حال و بیکارهای که دست روی دست گذارده و در برابر مفاسد محیط و جامعه شان سکوت اختیار کرده و کمترین تلاش و کوششی در راه مبارزه با فساد ندارند. این است اثر سازنده قیام مهدی (ع) در جامعه اسلامی. خداوندا! دیدگان ما را به جمالش روشن کن، و ما را از یاران وفادار و سربازان فداکارش قرار ده
واینک آخرالزمان در زمان غیبت کبری که دسترسی به امام معصوم علیه السلام امکان پذیر نمیباشد وهرچه به زمان ظهور حضرت نزدیک تر میشویم فتنه ها وبه اصطلاح فتنه های آخرالزمان جهت غربالگری وآمادگی مردم برای واقعه ظهور بیشتر میشود، آشنایی شیعیان با حوادث آخرالزمانی که در کلام معصومین علیهم السلام به آنها اشاره شده است لازم وضروری است،زیرا با آشنایی با این وقایع از طرفی میتوان آمادگی برای مقابله با آنها را درخود ایجاد کرد واز طرف دیگر موقعیت جهان را با واقعه شریف ظهور سنجید. سوالی که مطرح میشود این است که آیا این وقایع همانطور که درکلام معصومین علیهم السلام به آنها اشاره شده است اتفاق می افتند؟پاسخ این سوال در مفهومی به نام بدا نهفته است. بدا در لغت به معنای ظهور وروشن شدن پس از مخفی بودن چیزی است بدین معنی که خداوند متعال بنا بر مصلحتی،مسئله ای را از زبان پیامبر یا ولی ای از اولیای خویش به گونه ای تبیین میکند وسپس در مقام عمل وظهور وبروز غیرآنرا به مردم نشان میدهد . نشانه های آخرالزمان از حیث وقوع به حتمی و غیر حتمی تقسیم میشوند. پنج مورد از نشانه ها در بسیاری از روایات که از حد تواتر گذشته است از جمله حوادث حتمی ظهور برشمرده شده اند: سید خراسانی،سید یمانی،ندای آسمانی - مبنی بر حقانیت حضرت مهدی علیه السلام- وشهادت نفس زکیه و فرورفتن سپاهیان سفیانی در بیداء بیابان بین مکه ومدینه. غیر از حوادث حتمی که بدان ها اشاره شد بقیه نشانه ها که حوادث غیر حتمی هستند بدا در آنها راه دارد بدین معنی که بنا بر مشیت واراده الهی ممکن است دچار تغییر ،تقدم ویا تاخر شوند.به عبارت دیگر،آنها از جمله امور لوح محو واثبات به حساب می آیند وممکن است با تغییر وتبدیل شرایط آنها وعوض شدن علل رخ دادن آنها به گونه ای دیگر پدید آیند ویا اصلا رخ ندهند .مثلا اگر درحدیث به نزول بلایی (مشروط)اشاره شده باشد به واسطه توسل واستغفار مومنان ومسلمانان ممکن است در نزول آن تاخیر رخ دهد ویا اصلا چنین بلایی به جهت عظمت عمل صالح ایشان نازل نشود ویا اینکه برخی اعمال صالح ویا ناصالح ظهور حضرت را دچار تعجیل یا تاخیر کنند. شاید بتوان علت بیان چنین اخباری را این دانست که اگر مسئله به این شکل تبیین نمیشد ،مومنان هم از احتمال حدوث آن حادثه با خبر نمیشدند وبدان مبتلا میگشتند اما پس از صدور حدیث از ناحیه معصوم علیه السلام وآگاه شدن مومنان ومسلمانان بدان، با دعا ،توسل واستغفار از پدید آمدن چنان حادثه ناگواری ممانعت به عمل آورند ویا سبب حدوث اتفاقی خوشایند شوند .البته فراموش نکنیم که عکس این مطلب هم کاملا صادق است؛به این معنی که معصوم علیه السلام با اعلام نزول بلا وعلت آن، حجت را بر مردم تمام میکند که شما با وجود آنکه می توانستید،آن را از خویش دفع نکردید یا فلان خیر را به سوی خویش جلب ننمودید . لازم به ذکر است که در قیام حضرت بدا امکان ندارد و همانطور که در حدیث پیامبرهم بدان اشاره شده است حتی اگر یک روز تا قیامت مانده باشد خداوند ولی اش را به مردم مینمایاند. منبع مورد استفاده: 1.کتاب شش ماه پایانی /انتشارات موعود عصر (عج)
313 نفر چه کسانی هستند؟ !!! در روایات آمده است که در بین 313 نفر ، 50 زن وجود دارد (و یجئی والله ثلاث مائه و بضعة عشر رجلا فیهم خمسون امرئة یجتمعون علی غیر میعاد) سوگند به خد ا، سیصد و اندی نفر، بدون وعده پیشین گرد می آیند در میان آنان پنجاه زن است . (بحارالانوار، 52: 223) و از میان این 50 زن ،13 زن رجعت کنندگان در زمان قیام قائمند ! امام صادق فرمود: همراه قائم (آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم ) سیزده زن خواهند بود. گفتم آنها را برای چه کاری میخواهد؟ فرمود: به مداوای مجروحان پرداخته، سرپرستی بیماران را به عهده خواهند گرفت. عرض کردم: نام آنها را بفرمایید . فرمود: قنواء( دختر رشید هجری)، ام ایمن، حبابه والبیه، سمیه( مادر عمار یاسر)، زبیده ام خالد احمسیّه، ام سعید حنفیه، صیانه ماشطه، ام خالد جهنّیه. و...(دلائل الامامة، ص260) صیانه ماشطه در زمان حضرت موسی میزیسته است و مادر عمار یاسر در ابتدای بعثت به شهادت رسید.حبابه در زمان علی علیه السلام و قنواء در زمان امام حسن و امام حسین علیه السلام و بقیه در زمانهای دیگر زندگی میکردهاند . این گروه سیزده نفری، رجعت خواهند کرد و خداوند برای قدردانی از آنها، به برکت امام زمان آنها را زنده خواهد کرد . حال درباره ی یکی از این 313 تن که شاید کمتر درباره اش شنیده باشید یعنی صیانه ماشطه مطالبی عرض می کنم . صیانه ماشطه او یکی از همان سیزده بانویی است که در دولت حضرت مهدی علیه السلام زنده شده، به دنیا رجعت می کند. وی همسر حزقیل، پسر عموی فرعون، و شغلش آرایشگری دختر فرعون بود. او همانند شوهرش به پیامبر زمان خود، حضرت موسی، ایمان آورده بود امّا همچنان ایمان خود را پنهان میکرد . نوشتهاند: روزی وی مشغول آرایش دختر فرعون بود که شانه از دستش افتاد و بی اختیار نام خدا را بر زبان جاری ساخت. دختر فرعون گفت: آیا نام پدر مرا بر زبان آوردی؟ گفت: نه، بلکه نام کسی را بر زبان آوردم که پدر تو را آفریده است. دختر فرعون ماجرا را نزد پدر بازگو کرد و فرعون صیانه را احضار کرد و گفت: مگر به خداییِ من اعتراف نداری؟ گفت: هرگز! من از خدای حقیقی دست نمیکشم و تو را پرستش نمیکنم . فرعون دستور داد تا تنور مسی برافروزند و همه بچههای آن زن را زنده زنده در حضورش در آتش افکنند. چون نوبت به طفل شیرخوارش رسید صیانه میخواست به ظاهر از دین برائت جوید که کودک شیرخوارش به زبان آمد و گفت: مادر صبر کن که تو بر حق هستی ! به دستور فرعون ابتدا سر نوزاد را روی سینه ی مادر گوش تا گوش بریدند و سپس آن زن و بچه شیرخوارش را در آتش افکنده، سوزاندند و خداوند در اثر صبر و تحمل آن زن در راه دین، او را در دولت امام مهدی زنده میگرداند تا هم به آن حضرت خدمت کند و هم انتقام خود را از فرعونیان بگیرد. درباره حضرت سمیه، مادر عمار هم حتماً می دانید که ابوجهل بر تن او و همسرش زره آهنین کرد آنهم در زیر تیغ آفتاب صحرای سوزان عربستان تا دست از اعتقاد خود بردارند و پیامبر را ناسزا گویند اما آنها هرگز چنین نکردند در نهایت به دست ابوجهل بعد از شکنجه های فراوان به شهادت رسیدند. آری، اینها تنها نمونه هایی از یارانِ عدالت گسترِ دولت عدلند که قبلاً امتحان خود را پس داده و بر سر اقامه کلمه توحید رنجها کشیده اند. در روایات نام بعضی از مردها هم که رجعت خواهند کرد، آمده که از آنها می توان به اصحاب کهف، سلمان و مالک اشتر نخعی اشاره کرد. اینها عصاره و برگزیده ی موحدان و عدالت ورزانِ تاریخند که توحید و عدل را به رهبری حضرت حجت اقامه خواهند کرد. آری، ثبت نام شدن در لیست یاوران حضرت نیاز به پشت سر گذاشتن امتحاناتی دارد تا عیار ایمان افراد مشخص شود. امام صادق علیه السلام فرموداند: بخدا قسم شما شیعیان همچون شیشه شکسته میشوید، و شیشه را بعد از شکستن میتوان ذوب کرد و بصورت نخست برگرداند، به خدا قسم شما مانند سفال شکسته میشوید. سفال بعد از شکسته شدن دیگر بصورت اول بر نمی گردد. به خدا قسم شما امتحان میشوید و غربال خواهید شد تا نیکان در غربال مانده و غیر نیکان بیرون بریزند چنانکه دانه تلخ از میدان گندم جدا میشود. بحارالانوار ج52 ص101 دو ویژگی بسیار اساسی و مهمِّ تمام یاران عام و خاص حضرت صاحب الزمان یکی خلوص ایشان است و دیگری تواضع حقیقی اینان. خدایا مارا یاری فرما تا دینت و ولی ات را یاری فرماییم. بر محمد و آل محمد صلوات
من از اشکی که میریزد ز چشم یار میترسم همه ماندیم در جهلی شبیه عهد دقیانوس من از گرداندن یوسف سر بازار می ترسم همه گویند این جمعه بیا اما درنگی کن
از آن روزی که اربابم شود بیمار می ترسم
من از خوابیدن منجی درون غار می ترسم !
رها کن صحبت یعقوب و کوری و غم فرزند
از اینکه باز عاشورا شود تکرار می ترسم !
سحر شد آمده خورشید اما آسمان ابریست
من از بی مهری این ابر های تار می ترسم!
تمام عمر خود را نوکر این خاندان خواندم
از آن روزی که این منصب کند انکار می ترسم!
طببیم داده پیغامم بیا دارویت آماده است
از آن شرمی که دارم از رخ عطار می ترسم
شنیدم روز و شب از دیده ات خون جگر ریزد
من از بیماری آن دیده خونبار می ترسم!
به وقت ترس و تنهایی، تو هستی تکیه گاه من
مرا تنها میان قبر خود نگذار می ترسم!
دلت بشکسته از من لکن ای دلدار رحمی کن
من از نفرین و از عاق پدر بسیار می ترسم!
هزاران بار رفتم از درت شرمنده برگشتم
ز هجرانت نترسیدم ولی این بار می ترسم!
دمی وصلم،دمی فصلم،دمی قبضم،دمی بستم
من از بیچارگی آخر این کار می ترسم!
جهان را قطره اشکی می کند ویران
من از اشکی که می ریزد زچشم یار می ترسم
Design By : Pichak |